• معرفی
    • مسئولیت‌ها
    • مصاحبه‌ها
    • از نگاه دیگران
    • معرفی
  • اخبار
    • تمام اخبار
    • آستان
    • مؤسسه دارالحدیث
    • پژوهشگاه و دانشگاه قرآن و حدیث
    • اخبار درس‌ها
    • مراسم و همایش
    • دیدار‌ها و بازدیدها
    • اخبار نشر
    • مراسم تشییع و ترحیم
    • سایر اخبار
  • آثار و تألیف‌ها
  • درس‌ها
  • سخنرانی‌ها
  • خاطره‌‌ها
  • یادداشت‌ها
  • نگارخانه
/ خانه / درس‌ها / شرح حدیث / شرح زیارت جامعه / 029 ـ و حفظة سر الله
تاريخ : 1394/11/04
مدت :
توضیح :
منبع :
منبع :
بازدید: 5442

029 ـ و حفظة سر الله

و نگاهبانان راز خدا ... توضيح واژه ها: حَفَظَة : جمع «حافظ» ، يعنى نگهبان

وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللّه .

و نگاهبانان راز خدا ...

توضيح واژه ها

حَفَظَة : جمع «حافظ» ، يعنى نگهبان . [1]

سِرّ : آنچه پوشيده است، راز . [2]

شرح

در احاديث گونه گون ، اهل بيت عليهم السلام به عنوان رازدار خداوند ، معرّفى شده اند و در اين فراز «زيارت جامعه كبيره» ، آنان ، نگهبان اسرار خداوند دانسته شده اند . چيستى راز ، همواره پوشيده است ؛ زيرا اگر آشكار شود ، ديگر راز نخواهد بود ؛ امّا آثارِ سرّ الهى را در متون روايى مى توان يافت . اينك ، سه موضوع را بررسى مى نماييم : نخست ، رواياتى كه اهل بيت عليهم السلام را رازداران الهى معرّفى مى كنند . دوم ، توضيحى اجمالى در باره نقش آگاهى از رازهاى الهى در زندگى ؛ و سوم ، دليل محروميّت مردم از آگاهى يافتن بر رازهاى الهى .

1 . رازداران الهى

در روايات فراوانى ، امامان عليهم السلام ، رازدار خداوند معرّفى شده اند . بنا بر روايتى ، امير مؤمنان عليه السلام فرموده :

أنَا المُؤتَمَنُ عَلى سِرِّ اللّهِ . [3] من ، امين بر راز خدايم . بنا بر نقلى ، امام صادق عليه السلام ، براى نيكويار خويش ، ابو بصير ، رازدار بودن ائمّه عليهم السلام را مطرح كرده و رازدارى را ويژه اهل بيت عليهم السلام دانسته و فرموده است :

إنَّ عِندَنا وَ اللّهِ سِرّا مِن سِرِّ اللّهِ وَ عِلمَا مِن عِلمِ اللّهِ ، وَ اللّهِ ما يَحتَمِلُهُ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِىٌّ مُرسَلٌ وَ لا مُؤمِنٌ امتَحَنَ اللّهُ قَلبَهُ لِلإيمانِ ، وَ اللّهِ ما كَلَّفَ اللّهُ ذلِكَ أحَدا غَيرَنا . [4] بى گمان و به خدا سوگند ، رازى از راز خدا و دانشى از دانش خدا [تنها] نزد ماست ! و به خدا سوگند ، نه هيچ فرشته مقرّب و نه هيچ پيامبر فرستاده شده و نه هيچ مؤمنى كه خداوند ، دلش را به ايمان آزموده است ، نمى تواند آن را تحمّل كند ! به خدا سوگند كه خداوند ، آن را تنها بر دوشِ ما نهاده است!

آنچه در روايات آمده است ، همنشينى اسرار با دانش هاى الهى است . بنا بر اين ، مى توان نتيجه گرفت كه «سرّ» ، نوعى دانشِ الهى است كه نمى توان آن را براى همگان ، بازگو كرد .

2 . نقش آگاهى از رازهاى الهى

يكى از ويژگى هاى اسرار الهى ، كارگشا بودن آنهاست . آنان كه به رازها آگاه اند ، به علوم مختلف ، دست مى يابند و به سوى كمالِ انسانيت ، گام بر مى دارند . سرّ ، مانند كليدى است كه علوم بسيارى را مى گشايد . امير مؤمنان عليه السلام ، فرموده است :

إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله أسَرَّ إلَىَّ ألفَ حَدِيثٍ، فى كُلِّ حَدِيثٍ ألفُ بابٍ ، لِكُلِّ بابٍ ألفُ مِفتاحٍ . [5] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، هزار حديث به گوش من گفت كه براى هر حديثى ، هزار در و براى هر درى ، هزار كليد است .

از آثار اسرار خداوند ، ره يافتن به دانش هاى فراوان است و چنانچه كسى بعضى از اسرار را دريابد ، به علومِ بى شمارى دست مى يابد . امير مؤمنان عليه السلام مى فرمايد :

إنَّ فى صَدري هذا لَعِلْمَا جَمَّا عَلَّمَنِيهِ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، لَو أجِدُ لَهُ حَفَظَةً يَرعَونَهُ حَقَّ رِعايَتِهِ وَ يَروونَهُ كَما يَسمَعونَهُ مِنّى إذا لَأودَعتُهُم بَعضَهُ ، فَعُلِمَ بِهِ كَثيرَا مِنَ العِلمِ ، إنَّ العِلمَ مِفتاحُ كلِّ بابٍ وَ كُلُّ بابٍ يَفتَحُ ألفَ بابٍ . [6] همانا در درون سينه من ، دانش فراوانى است كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آن را به من آموخته است . اگر براى آن ، نگاهبانانى بيابم كه به درستى ، آن را پاس دارند و آن را همان گونه كه از من شنيده اند ، روايت كنند . بخشى از آن را در نزد آنان به امانت خواهم سپرد كه با [استفاده از ]آن ، دانش بسيارى بياموزند . به راستى كه آن دانش ، كليد هر درى است و هر درى ، [ راه ] هزار در را مى گشايد .

شناخت اسرار خداوند ، خشنودى در برابر تقديرهاى خداوند را به ارمغان مى آورد ؛ زيرا مقدّرات خداوند ، از اسرار الهى است و كسى كه حقيقت آن را دريابد ، در برابر آنچه براى او حتمى شده است ، ايستادگى نخواهد كرد و خواست خداوند را بر خواهش خود ، مقدّم مى دارد .

3 . راز محروميت از اسرار

محروميت از آگاهى بر اسرار الهى ، دلايل مختلفى دارد كه مهم ترين آنها ، آمادگى روحى و فكرى نداشتن همه انسان ها براى آگاهى بر اسرار است . برخى از اسرار الهى آن قدر پيچيده است كه حتّى پيامبر اولو العزمى مانند موسى عليه السلام نمى تواند به سادگى آن را كشف كند . بدين جهت ، وقتى از عبد صالح خدا (خضر عليه السلام ) مى خواهد كه همراه او باشد تا از دانش او بياموزد ، وى به او چنين پاسخ مى دهد :

«إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِىَ صَبْرًا . [7] تو توانايى بر شكيبايى همراه با مرا ندارى» .

همچنين بسيارى از مردم ، اگر از اسرار الهى در باره زندگى خود و يا ديگران آگاه شوند ، زندگى آنان ، مختل مى گردد .

بنا به روايتى ، امام على عليه السلام فرموده است :

إندَمَجتُ عَلى مَكنونِ عِلمٍ لَو بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبتُم إضطِرابَ الأَرشِيَةِ فِى الطَّوِىِّ البَعيدَةِ . [8] بر دانش هايى آگاهم كه بر شما پوشيده است و اگر پرده از آنها بر گيرم ، چون لرزش ريسمانِ آويزان در چاهى عميق ، به لرزه خواهيد افتاد .

براى نمونه ، جهان آفرينش ، آكنده از اسرار الهى است و همه موجودات ، ثناگوى حق تعالى هستند :

«وَ إِن مِّن شَىْ ءٍ إِلَا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لَـكِن لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ . [9] و هيچ چيزى نيست ، مگر آن كه با ستايش ، او را تسبيح مى گويد ؛ ولى شما تسبيح آنان را در نمى يابيد» .

امّا اين كه چه كسانى تسبيح موجودات را مى شنوند ، بايد گفت : تنها كسانى آن را مى شنوند كه مَحرم اسرار خداوند هستند و رازهاى الهى را فاش نمى كنند . يكى از اهل دل ، فرموده بود : «من شب ها ، از صداى تسبيح موجودات ، به خواب نمى روم» .

رازداران ، انسان هاى باظرفيتى هستند كه هر چه بيشتر مى دانند ، كمتر بازگو مى كنند :

آن كه را اسرار حق آموختند

مُهر كردند و دهانش دوختند .

صاحبان اسرار ، اجازه افشاى آن را ندارند . بنا بر اين ، روح آنان ، بايد آن چنان بزرگ باشد كه همواره ، لب فرو بندند و در برابر گستاخى برخى مردمان ، خاموش باشند :

دانى كه چنگ و عود ، چه تقرير مى كنند ؟

پنهان خوريد باده كه تكفير مى كنند .

يكى از اسرار الهى كه همچنان ناگشوده خواهد ماند ، حكمت و علّت غيبت ولى عصر(عج) است ؛ زيرا مردم ، تحمّل پذيرش آن را ندارند . بنا بر نقلى ، عبد اللّه بن فضل هاشمى ، علّت غيبت امام مهدى عليه السلام را از امام صادق عليه السلام پرسيد . امام عليه السلام فرمود :

لِأمرٍ لَم يُؤذَنْ لَنا فى كَشفِهِ لَكُم . به علّتى كه اجازه نداريم آن را براى شما ، فاش سازيم .

راوى ، دگر باره پرسيد : پس حكمت غيبت او چيست ؟

امام فرمود :

إنَّ وَجهَ الحِكمَةِ فى ذلِكَ لا يَنكَشِفُ إلّا بَعدَ ظُهورِهِ كَما لَم يَنكَشِف وَجهُ الحِكمَةِ فيما أتاهُ الخِضرُ عليه السلام مِن خَرقِ السَّفِينَةِ وَ قَتلِ الغُلامِ و إقامَةِ الجِدارِ لِمُوسى عليه السلام إلى وَقتِ افتِراقِهِما . [10] حكمت آن ، فقط پس از ظهور او معلوم خواهد شد ، همچنان كه حكمت آنچه كه خضر عليه السلام به جا آورد ، يعنى سوراخ كردن كشتى ، كُشتن بچّه ، و ساختن ديوار براى موسى عليه السلام ، تا هنگام جدايى آن دو ، معلوم نشد .

سپس امام صادق عليه السلام به پرسنده ، يعنى عبد اللّه ، فرمود :

إنَّ هذا الأمرَ أمرٌ مِن [ أمرِ ] اللّهِ تَعالى و سِرٌّ مِن سِرِّ اللّهِ ، وَ غَيبٌ مِن غَيبِ اللّهِ . [11] اين امر (غيبت) ، امرى از [ امور ] خدا و رازى از راز[هاى] خدا و غيبى از غيب[هاى ]خداست .

اكنون حكمت انتخاب اهل بيت عليهم السلام و توصيف آنها به «حَفَظة سرّ اللّه ؛ نگاهبان راز خدا » را در مى يابيم . امامان عليهم السلام ، نگاهبانان اسرار الهى اند و هرگز راز خداوند را براى كسى فاش نمى كنند و از آثار رازهاى او در زندگانى خويش ، بهره مى برند و مردم را به سوى كمال ، هدايت مى كنند .


[1] «الحافظ و الحفيظ : الموكّل بالشّى ء يحفظه» (لسان العرب ، ج 7 ، ص 441) .

[2] «السرّ من الأسرار الّتى تكتم، و السرّ ما أخفيت ، و الجمع أسرار» (لسان العرب ، ج 4 ، ص 356) .

[3] . الأمالى ، صدوق ، ص 88 ، ح 58 .

[4] . الكافى ، ج 1 ، ص 402 ، ح 5 .

[5] . الخصال ، ص 644 ، ح 26 .

[6] . همان ، ص 645 ، ح 29 .

[7] ر . ك : سوره كهف ، آيه 65 ـ 82 .

[8] . نهج البلاغة ، خطبه 5 .

[9] . سوره اسرا ، آيه 44 .

[10] . اشاره به آياتى از قرآن كريم است كه موسى عليه السلام ، همراهى با يكى از صالحان را از خداوند ، درخواست كرد . شرطِ آن ، شكيبايى وى در برابر كارهاى آن مرد صالح قرار داده شد ؛ امّا موسى عليه السلام نتوانست حكمتِ رفتار او را دريابد و در هنگام جدايى ، حكمت هر يك از كارهاى او را فهميد (ر . ك : سوره كهف ، آيات 65 ـ 82 ) .

[11] . كمال الدين ، ص 482 ، ح 11 .

مــــطــــالــــب مــــرتــــبــــط
  • 026 ـ السلام علی محال معرفة الله
  • 028 ـ و معادن حکمة الله
  • 030 ـ و حملة کتاب الله
  • 031 ـ و اوصیاء نبی الله
  • تــــازه هــــا
  • پـــربـــازدیـــدهــــا
  • 110 ـ یا ولی الله ان بینی و بین الله عزوجل ذنوبا
  • 109 ـ ربنا ءامنا بما انزلت و اتبعنا الرسول
  • 108 ـ بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا و اصلح ما کان فسد من دنیانا
  • 107 ـ بابی انتم ... کیف اصف حسن ثنائکم و احصی جمیل بلائکم
  • 106 ـ بابی انتم ... ذکرکم فی الذاکرین و اسماؤکم فی الاسماء
  • 105 ـ موالی لا احصی ثنائکم و لا ابلغکم من المدح کنهکم
  • 032 ـ و ذریة رسول الله صلی الله علیه و آله و رحمة الله و برکاته
  • 107 ـ بابی انتم ... کیف اصف حسن ثنائکم و احصی جمیل بلائکم
  • 054 ـ و انصارا لدینه و حفظة لسره
  • 043 ـ و اولی الامر
  • 049 ـ المکرمون المقربون المتقون الصادقون المصطفون المطیعون لله القوامون بامره العاملون بارادته الفائزون بکرامته
  • 041 ـ و الذادة الحماة
حــــدیــــث روز
:
کلیه حقوق متعلق به پایگاه آیت الله محمدی ری شهری می باشد
  • تماس با پایگاه
  • نقشه پایگاه
  • پایگاه‌های مرتبط
      • حدیث نت
      • دارالحدیث
      • حضرت عبدالعظیم(ع)