اللّهُمَّ اجعَل... ما أجرى عَلى لِساني مِن لَفظَةِ فُحشٍأو هُجرٍ، أو شَتمِ عِرضٍ، أو شَهادَةِ باطِلٍ، أوِ اغتِيابِ مُؤمِنٍ غائِبٍ، أو سَبِّ حاضِرٍ، و ما أشبَهَ ذلِكَ نُطقاً بِالحَمدِ لَكَ، و إغراقاً فِي الثَّناءِ عَلَيكَ، و ذَهاباً في تَمجيدِكَ، و شُكراً لِنِعمَتِكَ، وَ اعتِرافاً بِإِحسانِكَ، و إحصاءً لِمِنَنِكَ.[1]
در چندین جلسه، واژهها و عبارتهای به کار رفته در این فراز را توضیح دادیم. در اینجا جمعبندی کلی آن را بیان میداریم.
حضرت سید الساجدین(عَلَیْهِالسَّلامِ) در این فراز نورانی ارشاد میفرماید که از خداوند منان بخواهیم: خدايا! هر ناسزا يا زشتگويى يا دشنام به آبرو يا شهادت نادرست يا غيبت كردن از مؤمن يا ناسزا گفتن در پيش رويش و مانند اينها كه شيطان بر زبان من جارى مىگرداند، تو آن را به ستايشى از خودت و غرق شدن در ثنايت و بيان مجد و عظمتت و سپاسگزارى از نعمتت و اعتراف به احسانت و شمارش نعمتهايت، مبدّل گردان.
یعنی افزون بر آنکه توفیق میدهی که وقت خود را صرف سخنانی نکنم که موجب آلودگی روح و خسارت دنیا و آخرتم شود، به جای آن توفیق بده همواره از طریق ستایش و ثنای تو، به یاد تو باشم و در واقع، جزء انسانهای با تقوایی باشم که در بارهشان فرمودهای:
﴿إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾.[2]
هنگامی که وسوسهاى از جانب شيطان به آنها رسد، بى درنگ [خدا را] به ياد آورند و آن گاه، بينا شوند.
به نظر میرسد، نقطه مشترک عبارتهای گوناگونی که در پایان این فراز آمده، همان یاد خدا بودن است. مسئله این نیست که شخص، ذکر «الحمد لله» یا «شکراً لله» و امثال آن را بگوید، بلکه مهم، به یاد خدا بودن است و اینکه هر لحظه بداند در حضور اوست و نافرمانی او را نکند، مثلا در جایی که فضای فحش و ناسزاگویی فراهم است یا زمینه غیبت و شهادت دروغ مهیا است، به یاد خدا بیفتد و نفسش را کنترل کند، كسى كه با زبان ذكر مىگويد، ولى كردارش با گفتار او هماهنگ نيست، غافل است نه ذاکر.
شیخ صدوق از رسول اکرم(صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِ) نقل کرده که فرمود:
مَن أطاعَ اللّهَ فَقَد ذَكَرَ اللّهَ، و إن قَلَّت صَلاتُهُ و صِيامُهُ و تِلاوَتُهُ. و مَن عَصَى اللّهَ فَقَد نَسِيَ اللّهَ، و إن كَثُرَت صَلاتُهُ و صِيامُهُ و تِلاوَتُهُ لِلقُرآنِ.[3]
كسى كه از خدا اطاعت كند، در واقع او را ياد كرده است، هر چند نماز و روزه و قرآن خواندنش اندك باشد، و كسى كه خدا را نافرمانى كند، در واقع، خدا را فراموش كرده است، هر چند نماز و روزه و تلاوت قرآنش بسيار باشد.